ز 15 سالگی تا الان که 40 ساله شدم همواره بازیگر تاتر بودم. منظورم اینه که مبدا حرکت من در خلاقیت با بازیگری شروع شده و باید بگم که به سینما ، مطالعه و نوشتن علاقهی زیادی داشتم و همزمان با بازیگری به کلاس های آموزشی نقد و نمایشنامهنویسی رفتم... یک دوره ی چند ساله در روزنامههای شرق- اعتماد و روزگار توی صفحهی تاترش گزارش و مصاحبه مینوشتم و همزمان بازم تاتر بازی می کردم. وسط این تاترها، یکی دو تا فیلم سینمایی بلند و ده ها فیلم کوتاه بازی کردم و درست در زمانی که بیشتر از همیشه تاتر بازی می کردم در سال 91 به دلیلِ علاقه و ذهنیت مثبتی که به تبلیغات داشتم، وارد این کار شدم و شروع کردم به کار کردن و یاد گرفتن...
از شرکت ریحان آگهی/ فیلم و به صورت پارتایم شروع کردم و بعدش رفتم ایران نوین و حدود 3 سال به شکلِ تمام وقت کار کردم. از ایران نوین یکسالی رفتم سروش سیما، بعد از این شرکت، یک تجربهی هفت سالهی خوب و شیرین رو در بادکوبه داشتم و الان هم، توی دومین سالیه که با دوستان قدیمی، اومدم به نگین تبلیغات. توی این سالها تجربه ی ایدهپردازی- فیلمنامهنویسی- کپی نوشتن و در آوردن کانسپت رو داشتم، که نتیجه اش ساخته شدنِ بیش از صد آگهی و نوشتن دهها کپی، اسلوگن و کمپین، به صورت گروهی و انفرادی است که در میون اونها کارهای شاخصی برای برندهای فامیلا - ایرانسل- همراه اول- اویلا- هافمن- اسنوا- بانک کشاورزی- بانکملت- بانک شهر -کمیته امداد- بیمه ی دی و... برندهای دیگه ای به چشم می خوره .
در حال حاضر هم توی نگین تبلیغات کار می کنم -عکاسی می کنم- کتاب میخونم و سعی میکنم به روز باقی بمونم و ارتباطم رو با چشمهی جوشان هنر و خلاقیت از دست ندم.