سلامت سازمانی چیست؟ عناصر و مزایای بهبود سلامتی سازمان
سلامت سازمانی ویژگی است که میتواند یک سازمان را در برابر تحولات، اتفاقات غیرقابل پیشبینی و یا فرسودگی شغلی کارمندان مقاوم کند. دنیای کسب و کار به سرعت در حال تغییر است و نمیتوان جلو این تغییرات را گرفت. اگر هدف موفقیت باشد، باید انعطافپذیری کافی در برابر این نوسانها ایجاد کرد. در سالهای گذشته سازمانهای زیادی علیرغم داشتن قدرت زیاد حذف شدهاند، چون به اندازه کافی برای تحولات جدید، آماده نبودهاند. آیا راهی برای تقویت این انعطافپذیری وجود دارد؟ مزیتهای آن چیست؟ سلامت سازمانی یکی از بهترین شاخصها و موارد برای افزایش کارایی و بهرهوری یک سازمان است. در این مطلب قصد داریم تا در مورد نحوه برقراری سلامت در یک سازمان صحبت کنیم. پس تا انتها همراه ما باشید.
عناصر سلامت سازمانی
سلامت سازمانی از چه اجزایی تشکیل شده است؟ تا زمانی که این عناصر را نشناسید، نمیتوانید برای آن برنامهریزی کنید.
ارزشها
وجود ارزشها نشان میدهد که تقریبا نیمی از مسیر دستیابی به سلامت سازمانی را طی کردهاید. در واقع ارزشها، اصل و پایه تمام فعالیتهایی هستند که در یک سازمان انجام میشود و میتواند در دستیابی به جهت و مسیر درست، کمک کند.
اهداف
بدون وجود هدف، فعالیتهای انجام شده بازدهی خوبی نخواهند داشت، چون ممکن است همه آنها در یک جهت نباشد. اما از همه مهمتر اینکه هدف میتواند دلایل انجام وظایف و تصمیمات سازمان را به خوبی مشخص کند.
افراد
اگر برای جذب نیروی کار جدید تنها به مهارت توجه کنید، نمیتوانید به سلامت سازمانی دست پیدا کنید. باید در کنار مهارت، به پایبندی به ارزشهای شرکت هم توجه بشود. در غیر این صورت احتمالا خودپسندی جای خود را به یک محیط سالم و رقابتی میدهد.
برنامهریزی
لزوم وجود سلامت سازمانی، داشتن برنامهای بلند مدت است که بتواند اهداف در نظر گرفته شده را محقق کند. تمامی وظایف در نظر گرفته شده برای کارکنان باید به شکلی باشند که هر روز سازمان را در رسیدن به هدف نزدیکتر کند. در غیر این صورت فعالیتهای صورت گرفته بیهوده هستند و باید در انجام آنها، صرفه نظر کرد. پس بهتر است قبل از شروع هر روز کاری از خود بپرسید که آیا وظایف در نظر گرفته شده برای امروز میتواند به دستیابی به اهداف در بلند مدت کمک کند یا خیر. اگر نتوانستید پاسخ مشخصی برای آن بیابید، در مسیر درستی قرار ندارید.
چگونه میتوان سلامت سازمانی را بهبود بخشید؟
بدون وجود سلامت سازمانی نمیتوان به بسیاری از اهداف بزرگ دست یافت. قبل از هر چیز باید محیطی سالم و بانشاط ایجاد شود تا افراد بتوانند حداکثر بازدهی خود را داشته باشند. در یک محیط ناسالم، حتی ماهرترین کارمندان هم نمیتوانند بهرهوری خوبی ایجاد کنند. از اینرو قبل از هر تصمیمی، باید به فکر سالمسازی سازمانی بود. اما آیا این کار شدنی است؟ راهکارهای مفید برای بالا بردن سلامت محیط کاری در سازمانها وجود دارد. در این بخش قصد داریم تا مهمترین این راهکارها را بررسی کنیم.
توجه به روابط بین فردی
روابط بین فردی در یک سازمان میتواند نقش مهمی در سلامت سازمانی داشته باشد. ایجاد محیط صمیمی و سالم زمانی فراهم میشود که کارکنان بتوانند با یکدیگر روابط خوبی داشته باشند. خود شما کار در یک محیط دوستانه و پر از همدلی را ترجیح میدهید یا کار در محیطی خشک و بدون همدلی؟ همبستگی و تشویق به ایجاد روابط سازنده، به همگرا کردن فعالیتهای انجام شده در جهت هدف اصلی سازمان کمک میکند. بدون توجه به روابط بین فردی و گروهی نمیتوان به سالمسازی سازمانی رسید. پس باید حتما برنامههایی برای توسعه روابط گروهی و درون سازمانی ایجاد کرد.
ایجاد هدف مشترک و همگرایی در جهت آن
داشتن یک هدف مشترک برای رسیدن به موفقیت مهم است، اما این موضوع نمیتواند به تنهایی برای پیشرفت کافی باشد. زمانی این هدف در دسترس قرار میگیرد که تمامی افراد در یک سازمان، از مدیریت گرفته تا کارمندان بتوانند در آن جهت همسو شوند. این کار باعث ایجاد یک الگوی مشترک میان تمامی افراد میشود که به آنها نحوه پیشرفت را نشان میدهند. از اینرو تمامی افراد در یک شرکت بر اساس اولویتهای مشخص شده، فعالیت میکنند.
مطلب پیشنهادی: انطباق پذیری سازمانی چیست؟
افزایش رفاه کارکنان
تا زمانی که کارکنان به اندازه کافی رفاه نداشته باشند، سلامت سازمانی برقرار نمیشود. با افزایش هر چه بیشتر این ویژگی میتوان محیطی سالمتر ایجاد کرد. شرکتهای موفق معمولا تلاش میکنند طیف وسیعی از حمایتها و به خصوص حمایتهای روانی را برای حمایت از کارکنان خود در نظر بگیرند. این حمایتها باید به یک سیاست در تصمیمگیریهای سازمانی تبدیل بشود، تا کارکنان به این نتیجه برسند که رفاه آنها مورد توجه قرار گرفته است. در یکی از مجلات مرتبط با سالمسازی سازمانی، نقش سلامت روانی و رفاه کارمندان در بهبود سالمسازی سازمانی به ثابت شده است.
برقراری عدالت
وجود عدالت و برابری در یک شرکت میتواند این مفهوم را به کارکنان منتقل کند که همه افراد از یک رفتار واحد در مورد حقوق، دستمزد و سایر مزایا بهرهمند میشوند. ویژگی که میتواند در برقراری عدالت سازمان بسیار مفید باشد، ایجاد شفافیت در همه فعالیتها و به خصوص پرداختیها است. این نشان میدهد که نگاه شرکت به همه یکسان است و اکنون این تلاش و مهارت هر فردی است که تعیین میکند بیشتر یا کمتر دستمزد دریافت کند.
عدالت یک جز مهم در سلامت سازمانی است که مکمل روشهای دیگر هم است. برای مثال، بدون عدالت، افزایش رفاه کارکنان کارآیی ندارد، چون همه به یک اندازه از این رفاه بهرهمند نمیشوند و همین موضوع میتوان سالمسازی سازمانی را به نظر بیاندازد.
مدیریت بر اساس شناسایی نقاط قوت
در این روش نقاط قوت تمامی کارکنان شناسایی شده و بر این اساس وظایف آنها مشخص میگردد. با این کار، وظایفی که به هر فرد محول میشود، به بهترین شکل انجام میگیرد، چون آنها دقیقا بر اساس مهارتهای فردی تعیین شدهاند. ضمنا تقسیم وظایف به این شکل باعث ایجاد این باور در میان کارکنان میشود که آنها دارای نقش منحصر به فردی در اجرای وظایف دارند. این احساس باعث ایجاد مسیولیتپذیری در هر فرد و بهبود سلامت سازمانی میشود. پس بهتر است قبل از تقسیم وظایف، از طریق گفتگوهای دونفره نقاط قوت هر فردی شناسایی شود تا با این کار هر فردی بتواند بهترین سمت بر اساس تواناییهای خود را به دست بیاورد.
از الگوی مشخصی برای پیشبرد وظایف استفاده کنید
ایجاد یک الگوی مناسب میتواند از سردرگمی یا انجام وظایف بیهوده خودداری کند. در این الگو به وضوح وظایف و نقش هر فرد در سازمان مشخص شده و به این شکل تمامی کارکنان درک خواهند کرد که نقش آنها در پیشرفت و موفقیت این مجموعه چیست.
فرصت برای پیشرفتهای فردی
در سلامت سازمانی باید فرصت رشد و توسعه را برای هر فردی فراهم کرد. در این شرایط، کارکنان میتوانند مهارتهای جدیدی فرابگیرند و در چارچوب مهارتها و وظایفی که دارند، پیشرفت کنند.
مطلب پیشنهادی: فرهنگ سازمانی چیست؟
مزایای بهبود سلامت سازمانی
چرا به بهبود سلامت سازمانی تاکید میشود؟ بررسیها به وضوح نشان میدهد سازمانهایی که دارای این ویژگی هستند، بازدهی بیشتری دارند. این خصوصیت میتواند مزیتهای قابل توجهی برای حال و آینده یک شرکت داشته باشد. اما آیا همه مزیتها تنها در پیشرفت سازمان خلاصه میشود؟ شاید مهمترین هدف و مزیت ناشی از سالمسازی سازمانها، همین ویژگی باشد، اما قطعا تمامی مزیتها در این مورد خلاصه نمیشود. ایجاد یک محیط سالم، مزیتهای زیادی ایجاد میکند که مجموعه آنها در نهایت مهمترین خواسته هر سازمانی یعنی پیشرفت را فراهم میکند. حال این مزیتها چه هستند؟
جلب رضایت کارمندان و مصرفکنندگان
سلامت سازمانی چگونه میتواند در افزایش رضایت کارمندان و مشتریان تاثیر بگذارد؟ تعامل صحیح و شفافیت، باعث میشود تا کارمندان تجربه فعالیت در محیط همدل و سالم داشته باشند. در این شرایط عمدتا آنها به کار خود تعلق خاطر پیدا میکنند. این میتواند باعث ایجاد رضایت در کارمندان بشود.
احتمالا به دنبال این رضایت، فعالیتها و کارهای شرکت با کیفیت بهتری انجام میشود. طبیعی است که به دنبال دریافت خدمات باکیفیت، مصرفکننده هم از سازمان راضی باشد. این دقیقا همانند یک زنجیره است که اگر هر فردی به درستی وظایف خود را انجام بدهد، موفقیت حاصل میشود.
جذب و حفظ نیروی کار ماهر
بیشتر افراد زمانی به فکر تغییر حرفه خود میافتند که از شرایط و محیط کاری خود رضایت نداشته باشند. این یک چیز دوطرفه است و همانطور که سازمانها به دنبال نیروی کار ماهر هستند، افراد با تجربه هم به دنبال کار در محیطی شاداب هستند. در یک محیط سالم، افراد تعهد بیشتری به شرکت خود پیدا کرده و به نوعی اهداف کلی آن را با اهداف خود یکسان میبینند.
این تعهد باعث میشود تا نیروی کار جذب شده کمتر به فکر خروج و تغییر شغل بیافتد. پیامد این کار، کاهش نرخ خروج از سازمان و حفظ نیروهایی است که میتوانند به پیشرفت سازمان کمک کنند.
بهبود عملکرد و بهرهوری
هدف نهایی سلامت سازمانی، بالا بردن عملکرد و بازدهی فعالیتهای انجام شده است. این ویژگی میتواند کمک زیادی برای دستیابی به این هدف بزرگ بکند. در سازمانهای با محیط سالم، کارکنان به خوبی با یکدیگر همکاری کرده و به دلیل رضایت شغلی، فعالیتهای خود را با بالاترین بازدهی انجام میدهد. منطقی است که در این شرایط بازدهی و عملکرد کلی بهبود پیدا کند. بهتر است این شرایط را با محیطی که در آن کارمندان از رضایت شغلی برخوردار نیستند، مقایسه کنید. در چنین سازمانهایی، همه به دنبال رفع تکلیف هستند و تقریبا هیچ وظیفهای با بهترین کیفیت انجام نمیشود. این شاید یکی از مهمترین مزیتهای سلامت سازمانی برای پیشرفت باشد.
مطلب پیشنهادی: ساختار سازمانی چیست؟
بالا رفتن محبوبیت و اعتبار
این مزیت تا حد زیادی مرتبط با افزایش رضایت مصرفکنندگان و کارکنان است. سازمانی که دارای نظر مثبت این دو گروه است، میتواند به راحتی در جامعه به شهرت برسد. داشتن پشتوانه مردم برای به اعتبار رساندن یک سازمان کافی است. پس طبیعی است که در صورت برقراری سلامت سازمانی، محبوبیت و اعتبار به اوج خود برسند. چه چیزی میتواند بهتر از شناخته شدن برای یک سازمان باشد؟ به همین دلیل هم است که با داشتن محبوبیت و اعتبار، موفقیت بسیار ساده میشود.
دیدگاه شما