استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان چیست؟ + مزایا و معایب
استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان که به «کارت امتیازی متوازن» هم شناخته میشود، یک سبک مدیریتی ویژه است که در سال ۱۹۹۰ معرفی شد. این شیوه اکنون معیار اجرای استراتژیهای کلان در بسیاری از شرکتهاست که بیان میکند توجه بر امور مالی و محصول نهایی، نمیتواند هر شرکتی را به یک هدف اصولی برساند. در این استراتژی به ارتباط بین مسائل مالی و غیرمالی که تا قبل از این مورد بیتوجهی قرار میگرفت، توجه میشود. این یک معیار مهم برای سنجش تمامی عملکردها فراهم میکند تا تیم مدیریتی بتواند یک تصویر کلی از اقدامات صورت گرفته تاکنون داشته باشد.
اما آیا این استراتژی بدون نقص است؟ کارت امتیازی متوازن چه محدودیتها و معایبی به همراه دارد؟ قبل از هر چیز باید دقیقتر اصول و مبانی این استراتژی مورد بررسی قرار بگیرد. پس در ادامه مطلب همراه ما باشید.
دیدگاههای کارت امتیازی متوازن
استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان به صورت خلاصه بیان میکند که هر شرکتی را باید از ۴ جنبه مختلف، مورد ارزیابی قرار بدهیم. این موارد میتوانند امکان اجرای استراتژیهای کلی و سنجش میزان عملیاتی کردن آنها را فراهم کنند. حال این موارد چه هستند؟
رشد و یادگیری
پایه و زمینه دیدگاه های دیگر در استراتژی کارت امتیازی متوازن بر رشد و یادگیری شکل میگیرند. رشد و یادگیری، جزو هدفهای انسانی در این شیوه مدیریتی است و مهارتها و فرهنگهای مورد نیاز برای افزایش رضایت مصرفکنندگان را نشان میدهد. همانطور که اشاره شد، در روش نورتون و کاپلان تنها به جنبههای مالی توجه نمیشود و هدف برقراری ارتباط میان تمام جنبههای تاثیرگذار بر پیشرفت است.
رشد و یادگیری جزو اهداف انسانی کارت امتیازی متوازن است که البته بر جنبههای مالی هم تاثیر میگذارد، چون افزایش رضایت مشتری در نهایت بر اوضاع مالی یک سیستم تاثیر خواهد گذاشت. رشد و یادگیری مستمر از ویژگیهای سازمانهای موفق در شرایط فعلی است که همه چیز با سرعت در حال تغییر است. نورتون و کاپلان به سرمایهگذاری برای آینده تاکید میکردند که در دیدگاه آنها، این سرمایهگذاری نباید محدود به مسائل مالی یعنی تجهیزات شود.
زمانی میتوانید ارزش شرکت یا سازمان خود را بالا ببرید که بتوانید از خلاقیتهای کارکنان و نوآوریهای آنها برای بهبود و یادگیری مستمر استفاده کنید. این یک جنبه مهم برای ارزیابی عملکرد در هر شرکت و سازمانی است.
مطلب پیشنهادی: مدلهای مدیریت منابع انسانی
فرآیندهای داخلی کسب و کار
دلیل اصلی شکست بسیاری از شرکتها، عدم داشتن یک استراتژی درست نیست، بلکه بیشتر این عدم توانایی آنها برای دستیابی به استراتژیهای مشخص شده است که باعث شکست آنها میشود. هر سازمانی دارای فرآیندهای داخلی است که در میزان رضایت مصرفکنندگان و نتایج مالی تاثیر میگذارد. در استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، این فرآیندها مورد ارزیابی قرار میگیرند تا مشخص شود آیا روشهای اتخاذ شده میتواند شرکت را دستیابی به اهداف مالی و رضایت مصرفکنندگان کمک کنند یا خیر.
مشتری
ارزیابی دیدگاه مشتری در استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان در تمامی جنبههای میزان رضایت، وفاداری آنها به سازمان و جذب مصرفکنندگان جدید، به شرکت کمک میکند تا بتواند مسیر درستی را برای پیشرفت انتخاب کند. اصل مشتریمداری، یعنی اینکه مصرفکنندگان و نیازهای آشکار و پنهان آنها در اصل قرار بگیرند. این موضوع به صاحبان کسب و کارهای مختلف نشان میدهد که آیا در برآورده کردن خواستههای مصرفکنندگان خود موفق بودهاند یا خیر و در این زمینه با چه کمبودهایی مواجه هستند.
مالی
کسب بازدهی مالی قابل توجه، یکی از مهمترین اهداف هر شرکتی است که میتواند بقا و پیشرفت آنها را تضمین کند. در استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، با وجود تاکید به این اصل، اما آن را به عنوان تنها معیار برای پیشرفت در نظر نمیگیرد. نقاط قوت و ضعف یک سازمان زمانی مشخص میشوند که بتوان اوضاع مالی آن را به درستی ارزیابی و تحلیل کرد. برای این کار نیاز است تا نحوه دریافت وجوه جدید و مورد نیاز و مدیریت منابع مالی انجام بگیرد.
معایب استراتژی مدیریتی نوترون و کاپلان
استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، یک شیوه مدیریتی عالی برای اجرای پروژهها در تمامی شرکتها است. این استراتژی سالهاست که به یک رویه اصلی در بیشتر شرکتهای بزرگ تبدیل شده است. اما همانند هر چیزی که در این دنیا کامل نیست، استراتژی کارت امتیازی متوازن هم دارای معایبی است. بهتر است با این نقصها آشنا شوید، چون عمدتا اجرای آن در صورت آشنایی با این محدودیتها راحتتر صورت میگیرد.
این معایب بیشتر ناشی از اصول کارت امتیازی نیست و به دلیل اجرای غلط آن ایجاد میشود. پس نمیتوان وجود چنین معایبی را برای استراتژی طراحی شده توسط نورتون و کاپلان، محدودیت در نظر گرفت. به نظر شما این معایب چه هستند و چه محدودیتهایی ایجاد میکنند؟
پیچیدگی
یکی از معایب استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، پیچیدگی آن برای اجرا در برخی از استراتژیها است. این شاید جزو معدود سبکهایی باشد که تنها به جنبههای مالی متمرکز نمیشود و در کنار آن، به ارزیابی مستمر و دقیق جنبههای غیرمالی هم تاکید میکند. همین میتواند برای برخی از شرکتها، پیچیدگی ایجاد کند. البته عمدتا دستورالعملهایی برای درک و اجرای بهتر آن در نظر گرفته شده است که میتواند تا حدی محدودیتهای ایجاد شده را کاهش بدهد.
نیاز به وقت و انرژی زیاد
برای اینکه بتوانید استراتژیهای بلند مدت خود را با استفاده کارت امتیازی متوازن، عملیاتی کنید، باید دادههای زیادی را جمعآوری کنید. در غیر این صورت احتمالا نمیتوانید این شیوه را پیادهسازی کنید. جمعآوری این حجم از داده اصلا ساده نیست، خصوصا در مواردی که جستجو به صورت آگاهانه انجام نمیشود. همین موضوع ممکن است وقت و انرژی زیادی را از مدیران و سیستم بگیرد.
تهیه تمامی منابع انسانی و مالی برای اجرای صحیح استراتژی کارت امتیازی متوازن، به یک چالش برای بسیاری از واحدهای کوچک یا بزرگ تبدیل شده است. برخی از مدیران به دلیل این محدودیت، معتقد هستند که استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، تنها اتلاف وقت است.
شخصیسازی کردن
کارت امتیازی متوازن یا همان استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، میتواند بر اساس نیازهای هر شرکتی شخصیسازی بشود. این ویژگی بیشتر نوعی مزیت است که باعث انعطافپذیری برای بسیاری از شرکتها میشود. اما در همین حال، قابلیت شخصیسازی کردن میتواند خودش نوعی محدودیت هم ایجاد کند. این نشان میدهد که هر شرکتی باید برای اجرایی کردن کارت امتیازی، ویرایشهای لازم را بر اساس نیازهای خود انجام بدهد. شخصیسازی کردن کار راحتی نیست و نیاز به وقت و انرژی زیادی دارد که خود میتواند یک معضل جدید برای شرکتهای مختلف باشد.
خطاهای غیر قابل جبران در پیادهسازی
صرفا تصمیم برای پیادهسازی استراتژی دقیق کارت امتیازی متوازن، نمیتواند پیشرفت و بهبود ارزیابی سیستم شما را تضمین کند. این تا حد زیادی وابسته به این است که آیا این استراتژی به شکل دقیق در سیستم شما اجرایی میشود یا خیر. در صورت اجرای اشتباه استراتژی، برآوردهای غلطی از عملکرد شرکت میشود. این موضوع میتواند پیامدهای نامطلوبی برای شرکت در آینده ایجاد کند.
دشواری در مشخص کردن شاخصها
یکی از موارد اجرای اشتباه استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، عدم مشخص کردن شاخصهای قابل سنجش برای تمامی ارزیابیهای صورت گرفته در این استراتژی است. طبیعی است که در این صورت نباید انتظار یک ارزیابی دقیق و جامع از اقدامات صورت گرفته را داشت. یکی از مزیتهای مهم کارت امتیازی متوازن، امکان ارزیابی دقیق جنبههای مالی و غیر مالی از طریق مشخص کردن معیارهای قابل سنجش است.
البته اگر نتوانید شاخصهای مورد نیاز را تعیین کنید، دیگر این استراتژی مدیریتی دشوار، توجیه نمیشود. دشواری در مشخص کردن شاخصها شاید یکی از مهمترین محدودیتهای الگوی نورتون و کاپلان باشد که میتواند به کل آن را زیر سوال ببرد.
مزایای استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان
چگونه میتوان اهداف استراتژی حجیم را به برنامههای عملیاتی تبدیل کرد که بتوان آن را به صورت مستمر هم مورد ارزیابی قرار داد؟ برای بسیاری از شرکتها سخت است که بتوانند استراتژیهای سنگینی که تعیین کردهاند، عملی کنند. البته عملیاتی کردن به تنهایی هم کافی نیست و باید سیستمی باشد که بتوان این استراتژیهای عملیاتی شده را، ارزیابی کند. استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، چارچوب دقیقی را در اختیار شرکتهای مختلف قرار میدهد که با استفاده از آن بتوانند فعالیتهای اجرایی خود را ارزیابی کنند.
البته علاوه بر این، این چارچوب به تیم مدیریتی نشان میدهد که برای یک ارزیابی دقیق باید به چه چیزی دقت کرده و از چه مواردی چشمپوشی کنند. این ویژگی میتواند بسیاری از شرکتها را در ایجاد یک سیستم مدیریتی بهینه و عملی کردن اهداف تعیین شده، کمک کند. کارت امتیازی متوازن یک مزیت بسیار مهم ایجاد میکند و آن هم این است که اهداف و استراتژیهای کلی را عملی میکند و باعث ایجاد یکپارچگی در میان تمام اعضای یک شرکت میشود.
با استفاده از استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، میتوانید به راحتی یک گزارش کامل از روند اقدامات انجام شده در هر سازمانی بدست آورد. مطمئنا این گزارش میتواند نقصها و محدودیتهای روندهای موجود را نشان بدهد و به تیم مدیریتی را بر رفع این نقصها و برنامهریزی برای جبران آنها متمرکز کند. پیامد تمامی این موارد، رشد و ترقی در سازمانی است که تاکنون از میزان عملیاتی بودن استراتژیها و بازدهی آنها، اطلاع دقیقی نداشت.
مطلب مرتبط: مدیریت منابع چیست؟
چه افرادی میتوانند از استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان استفاده کنند؟
با توجه به مزیتها و کارآیی بالای استراتژی مدیریتی نورتون و کاپلان، نمیتوان آن را محدود به حرفه خاصی کرد. این یک استراتژی کامل برای سنجش و بهینه کردن امور مالی و غیرمالی در هر شرکتی است و از اینرو زمینههای کاربردی قابل توجهی پیدا کرده است. البته در هر شرکتی، جنبه خاصی از استراتژی مدیریتی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. برای مثال در شغل حسابداری، بیشتر این جنبههای مالی است که مورد توجه قرار میگیرد.
از کارت امتیازی متوازن، برای مشخص کردن اهداف مالی در یک شرکت، نحوه رسیدن به آن و در نهایت سنجش موفقیت حاصل شده، استفاده میشود. به طور کلی میتوان گفت اگر جزو مدیران یا کارشناسان مدیریت هستید و تمایل دارید که عملکرد سازمان خود را در ارزیابی فعالیتهای صورت گرفته بهبود ببخشید، میتوانید از کارت امتیازی متوازن استفاده کنید.
دیدگاه شما