رشد اقتصادی چیست؟

07 آذر 1403 - آخرین بروزرسانی: 06 آذر 1403
رشد اقتصادی چیست؟
زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

رشد اقتصادی به معنای افزایش شاخص‌های کمّی در سطوح فنی، صنعتی و کشاورزی است. هنگامی که صحبت از رشد می‌شود تاکید بیشتر بر جنبه‌های اقتصادی هر جامعه است، که شاخص و معیار اصلی رشد به شمار می‌آید. رشد یکی از شاخص‌های توسعه است. مفهوم رشد عموما با شاخص‌های افزایش درآمد جمعی و مجموع تولیدات کالا و خدمات که در کشور صورت می‌گیرد سنجیده می‌شود. رشد اقتصادی نسبت به مفاهیمی مانند توسعه مفهومی یک بعدی است و با شاخص‌های کمّی قابل اندازه گیری است. رشد اقتصادی به دو دسته‌ی برون‌زا و درون‌زا تقسیم می‌گردد. به طور طبیعی رشد اقتصادی می تواند باعث افزایش بهره‌ وری شود. با ما همراه باشید تا درباره رشد اقتصادی و نحوه اندازه‌گیری آن بیشتر بدانید.

 

اندازگیری رشد اقتصادی

عموما مفهوم رشد را با هرگونه افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یعنی مجموع تولیدات کالا و خدمات که در کشور صورت می‌گیرد و یا درآمد سرانه، همانند می‌دانند. البته خیلی از اقتصاددانان به دلایل متعدد با مفهوم تولید ناخالص ملی مخالفند. از جمله دلایل آن‌ها برای عدم پذیرش این موضوع، بی‌توجهی به مسئله قاچاق کالا و در دسترس نبودن آمار کالاهای تولیدی یک جامعه است و دلایلی نیز در عدم پذیرش درآمد سرانه نیز مطرح می‌گردد. به عنوان مثال کشور کوچکی مانند امارات درآمد سرانه بیشتری نسبت به بسیاری از کشورهای توسعه یافته دارد. بنابراین رشد اقتصادی را بر مبنای بسیاری از مفاهیم و متغیرهای قابل اندازه‌گیری دیگری بنا نهاده‌اند، که با توجه به توانایی‌های گوناگون جامعه تحت تأثیر متغیرهای مختلف قرار گرفته می‌شوند.

سفارش پروژه های اقتصادی

 

نیروی انسانی کارآمد و رشد اقتصادی

از جمله ابعاد انکار ناپذیر رشد، نیروی انسانی کارآمد می باشد. اولین و شاید مهم‌ترین عامل جوامع صنعتی مربوط به نیروی کاری می‌باشد. رشد بدون صنعتی شدن که افزایش درآمد ملی و افزایش تولیدات کالا و خدمت را در پی دارد غیرممکن است. 

 تولید و فرآوری که در پرتو صنعتی پدید می‌آید چند لازمه دارد:

  • سرمایه
  • نیروی انسانی
  • دستیابی به دانش فنی
  • سازماندهی 

نیروی انسانی به خصوص نیروی بهینه و آموزش دیده توجه ویژه‌ای را می‌طلبد. در واقع بایستی از سرمایه انسانی بهترین بهره وری ممکن انجام شود.

 

سرمایه و رشد اقتصادی

تراکم سرمایه عامل اساسی رشد است و صنعتی شدن مستلزم جابجایی سرمایه است، در حالی که کمبود سرمایه در غالب کشورهای در حال توسعه یکی از بزرگ‌ترین موانع صنعتی شدن محسوب می‌گردد. سرمایه در هر ساختار اقتصادی که در پی آن رشد و توسعه را در پی دارد، غیر قابل انکار می‌باشد. دستیابی به سرمایه مورد نیاز در راستای اشاعه اقتصادی دشوار می‌باشد اما به نظر می‌رسد توجه به پتانسیل‌های موجود و توانایی‌ها راهی در دستیابی به سرمایه باشد.

اهمیت رشد اقتصادی

صنعت و رشد اقتصادی

جوامع صنعتی که خود متولی و آغازگر صنعت بودند، سریع و به گونه‌ای غیر منتظره شاهد دگرگونی‌های وسیع صنعتی بودند. و در نتیجه روش زندگی آن‌ها از سایر جوامع تغییر کرد. جوامع صنعتی به دلایل گوناگون به رشد اقتصادی دست یافتند البته فرآیند صنعتی شدن و توسعه یافتگی به گونه‌ای عمومی و تنگاتنگ به نوسازی علوم، به ویژه جریان شهرنشینی، توسعه علمی و تکنولوژی، نوسازی و نظایر آن وابسته است. دستیابی به این جریان سخت می‌باشد ولی رشد اقتصادی از مسیر صنعتی شدن می‌گذرد.

 

جنگ و رشد اقتصادی

شرایط جنگی علاوه بر تاثیراتی که بر اقتصاد می‌گذارد، موجب بروز تغییراتی ساختاری در نظام اقتصادی کشورها می‌گردد. برای مثال می‌توان به چرخش اولویت‌های کشور از توسعه‌ زیرساخت‌های آموزش به توسعه صنایع جنگی اشاره کرد. شرایط جنگی معمولاً منجر به کاهش رشد اقتصادی، افزایش تورم، و افزایش نابرابری می‌شود.

البته دولت‌ها می‌توانند با اتخاذ اقدامات مناسب، تا حدی از آثار منفی اقتصاد جنگی جلوگیری کنند. در این شرایط که به اصطلاح اقتصاد جنگی نامیده می‌شود، دولت نقش مهمی در تخصیص منابع اقتصادی ایفا می‌کند. دولت معمولاً بخش‌های بزرگی از اقتصاد را ملی‌سازی می‌کند و منابع خود را صرف تأمین نیازهای جنگی می‌کند. همچنین تولید بسیاری از کالاهای غیراساسی را کاهش می‌دهد. دولت منابع خود را صرف تولید کالاها و خدماتی می‌کند که برای جنگ ضروری هستند. قیمت‌ها معمولاً افزایش می‌یابد. این امر به دلیل افزایش هزینه‌های تولید، کاهش عرضه، و افزایش تقاضا می‌باشد. در این موقعیت، دولت باید از قانون عرضه و تقاضا پیروی کند.

 

رقابتمندی و رشد اقتصادی

رقابتمندی می‌تواند تحریک‌کننده رشد اقتصادی باشد، زیرا وجود رقابت بهبود کیفیت، کارایی، و نوآوری را بیشتر می‌کند. این امر باعث افزایش تولید و ارتقاء سطح زندگی مردم می‌شود. به علاوه، رقابت می‌تواند به کاهش قیمت‌ها و افزایش بهره‌وری منجر شود که این امور همچنین به رشد اقتصادی کمک می‌کند. در تبیین الگوی نظری ارتباط رشد اقتصادی و رقابتمندی باید توجه کرد که؛ مفهوم رقابتمندی در سیر تکوینی نظریات مزیت نسبی و مزیت نسبی پویا در جهان امروز مورد توجه اقتصاددانان در حوزه تجارت قرار گرفته است.

 

شاخص رقابتمندی کار

شاخص رقابتمندی کار یک شاخص ترکیبی از مجموعه مؤلفه‌هایی است که باعث رقابتمندی یک کشور شده و از طریق ایجاد سرمایه انسانی برای هر واحد کار به رشد اقتصادی نیز منجر می‌شود. از مهمترین متغیرهای شاخص رقابتمندی کار شامل ثبت نام در دانشگاه، تعداد شاغلان زن، درصد درآمد خانوارهایی که بالای ۲۰ درصد هستند، جمعیت شهرنشین، تغییر در موجودی هزینه‌های دولت در آموزش، هزینه‌های دولت در بهداشت، مالیات بر درآمد و ثبات شغلی است.

روش رشد اقتصادی

شاخص رقابتمندی

شاخص رقابتمندی سرمایه یک شاخص ترکیبی از آن دسته از مؤلفه‌هایی است که باعث رقابتمندی یک کشور شده و از طریق افزایش و ارتقای سرمایه‌گذاری به رشد سرمایه فیزیکی و در نهایت رشد اقتصادی منجر می‌شود. این شاخص شامل مؤلفه‌های پس انداز ملی، مالیات بر بنگاه‌های تورم، ریسک سرمایه گذاری، نرخ ارز رسمی، ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی خالص به اضافه خروج سرمایه گذاری مستقیم خارجی (GDP)  واردات، صادرات و کارایی قانون رقابت است.

 

شاخص رقابتمندی تکنولوژی

شاخص رقابتمندی تکنولوژی یک شاخص ترکیبی از آن دسته از مؤلفه‌هایی است که باعث رقابتمندی یک کشور می‌شود و در ضمن از طریق تأثیر بر تکنولوژی باعث رشد اقتصادی نیز می‌شود. این شاخص‌ها شامل مجموعه مؤلفه‌های صادرات تکنولوژی، کاربران اینترنت، تعداد تلفن همراه، تعداد پژوهشگران در R&D‏ و مخارج صرف شده در R&D همچنین مخارج صرف شده در ICT و حق ثبت اختراع بومیان، حق ثبت اختراع غیر بومیان، تعداد کامپیوتر شخصی، تعداد مقالات علمی – تخصصی در مجلات، کارایی قوانین مرتبط با ITC‏ و حمایت از حقوق مالکیت معنوی است.

 

كارايي تخصيصی و رشد اقتصادی

الف) ماليات‌ها

به لحاظ كانال كارايي تخصيصي، يكي از مهم‌ترين و مستقيم‌ترين اثرات سياست مالي بر رشد، از طريق ماليات‌ها صورت می‌گيرد. اين ارتباط و اثرگذاری را می‌توان به شرح موارد زير برشمرد:

  • اثر بر تصميمات تخصيصی بنگاه‌ها: در نتيجه بكارگيري ابزار مالياتی از سوي دولت، بسياري از بنگاه‌ها در تصميمات تخصيصی خود ناچار به تجديد نظر خواهند بود و بدين ترتيب با بروز اين انحراف در تصميمات تخصيصی بنگاه‌ها، حتماً زيان خالصی در رفاه اجتماعی ايجاد می‌شود.
  • اثر بر انباشت عوامل توليد: افزايش در ماليات منجر به كاهش بازدهي پس انداز می‌شود و بدين ترتيب انگيزه انباشت سرمايه فيزيكي كاهش می‌يابد. اما تأثير نهايی اين موضوع بر رشد، بستگی بدان دارد كه سرمايه انسانی تا چه حد تحت تأثير اين مسئله قرار گيرد.

ب) مخارج دولت

مخارج اقتصادي، دومين ابزاري است كه دولت از طريق آن می‌تواند بر رشد اقتصادی تأثير گذارد. در بررسی نحوه تأثيرگذاری اين ابزار سياستي بر رشد اقتصادي در وهله اول بايد توجه نمود كه تأمين مالي هر سطحي از مخارج دولت، چه از طريق ماليات گيري و يا از طريق استقراض بخش دولتي، منجر به جذب منابع حقيقی بيشتر توسط بخش عمومی شده و از ديدگاه تخصيصی منجر به بروز اثر جانشينی جبری ميگردد.

ج) سياست توازن بودجه‌ای

اينكه دولت مخارج خود را به طور كامل از طريق فروش اوراق قرضه تأمين نمايد، اگرچه در كوتاه مدت فشار مخارج دولت را كاهش می‌دهد، اما بر حسب آنكه نگرش بخش خصوصی نسبت به تأمين مالی آن در آينده به چه نحو باشد، متفاوت است. در حقيقت در اين مورد واكنش بخش خصوصی بدان بستگی دارد كه ازنظر اين بخش، بدهي دولت باري بر دوش آينده باشد يا خير؟

افزایش رشد اقتصادی

نتیجه‌گیری

مفهوم توسعه امروزه قالبی جهانی به خود گرفته است و تمامی جوامع در پی آن می‌باشند، گرچه این مفهوم کم و بیش سابقه‌ای حدود پنج قرن در جوامع صنعتی دارد، طی چند دهه اخیر سرعتی بیشتر به خود گرفته است. مدل تغییراتی که در سه بخش از جوامع در حال توسعه صورت می‌گیرد، شامل موارد زیر می‌شود:

  •  دگرگونی‌های اقتصادی 
  •  دگرگونی‌های اجتماعی
  • دگرگونی‌های فرهنگی و روانی 

رشد اقتصادی به دگرگونی اقتصادی نیاز دارد بدون رشد اقتصادی که تغییرات کمّی در سطوح فنی، صنعتی و کشاورزی غیرممکن است و ما در این مقاله برخی از اساسی‌ترین عوامل رشدی که دگرگونی‌ها را ایجاد می‌کنند، پرداخته‌ایم.

هیچ جامعه ای بدون جمعیت شکل نمی‌گیرد. افزایش جمعیت در کشورهای پیشرفته در طی سالیان دراز و همراه با پیشرفت اقتصادی صورت گرفته است. از سوی دیگر افزایش جمعیت در کشورهای در حال توسعه با وضع اقتصادی و توان مالی کشور با تولید مواد خوراکی و گسترش صنعت هماهنگی ندارد. به همین دلیل توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه از عوامل اساسی در توسعه جمعیت می‌باشد و جمعیت می‌تواند از جمله عوامل ایجاد شهرنشینی باشد. که خود می‌تواند مانع و یا کمکی به توسعه و رشد اقتصادی باشد. جمعیت و در پی آن نیروی انسانی بهینه و کارآمد نیز در این زمینه اهمیت دارد.

فرهنگ و جامعه صنعتی اثر متقابل بر یکدیگر دارند. به دنبال پیدایش صنعت در ابعاد مختلف آن، فرهنگ نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. به دنبال صنعت، فرهنگ به ویژه در جوامع صنعتی که به طور وسیع تحت تأثیر هستند، حالتی پویا به خود گرفت، و با آن خود حتی موجبات تقویت و توسعه صنعتی را فراهم آورد.

حرکت صنعتی با توسعه شهرها که نتیجه افزایش جمعیت است هرچه بیشتر تقویت می‌گردد، به نیروی انسانی کارآمد و سرمایه بیشتری نیاز دارد. همچنین به مواردی مثل اقتصاد بازار نیز بایستی توجه ویژه ای شود. از سویی دیگر، برای جایگزینی منابع صنعتی با منابع سنتی، یا همان توسعه، زیرساخت های لازم از جمله سواد، ارتباطات، راه و نظایر آن می‌بایست فراهم آید.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
بلهخیر
نویسنده مطلب سوگند صادقی
من نویسنده محتوا به زبان های فارسی و انگلیسی هستم و به نوشتن، به ویژه درباره موضوعات جدید علاقه دارم.

دیدگاه شما

بدون دیدگاه