هزینه جذب مشتری (CAC) چیست؟
در دنیای کسبوکارهای امروزی، جذب مشتریان جدید یکی از اولویتهای اصلی هر کسبوکار یا سازمان به شمار میرود. اما این فرآیند معمولاً با هزینههایی همراه است که باید به دقت مدیریت شوند. هزینه جذب مشتری (Customer Acquisition Cost یا CAC) به تمام مخارجی اطلاق میشود که یک کسبوکار برای جذب مشتری جدید صرف میکند؛ از تبلیغات و بازاریابی گرفته تا فروش و خدمات پس از فروش. آگاهی از مفهوم هزینه جذب مشتری و بهینهسازی آن میتواند تأثیر چشمگیری بر رشد و سودآوری کسبوکار داشته باشد.
جذب مشتری یکی از کلیدیترین مسائل در انواع کسب و کارها است. به همین دلیل هزینه جذب مشتری نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. شما برای جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی مجبورید هزینه کنید با این حال این الزاماً به این معنی نیست که هرچه پول بیشتری خرج کنید، مشتریان بیشتری به دست خواهید آورد. CAC یا Customer Acquisition Cost در واقع شاخصی است که به شما کمک میکند، هزینههایی که برای جذب مشتری کردهاید و سود و زیان آنها را بسنجید.
در این مقاله قصد داریم برای شما توضیح دهیم که هزینه جذب مشتری چیست و چگونه محاسبه میشود. همچنین راهکارهایی برای کاهش هزینههای جذب مشتری را برای شما معرفی میکنیم.
هزینه جذب مشتری یا CAC چیست؟
CAC مخفف عبارت «Customer Acquisition Cost» و به معنی هزینه جذب مشتری است. در حقیقت تمام فرآیندهایی که شما طی میکنید تا یک مشتری را جذب کنید و او را قانع کنید از شما خرید کند، تحت عنوان هزینه جذب مشتری شناخته میشوند. به عبارت دیگر برای انجام هر کدام از این مراحل باید هزینهای را در نظر بگیرید و شاخص هزینه جذب مشتری، تمامی این هزینهها و سود و زیان آنها را با یکدیگر میسنجد. هر چقدر هزینه جذب مشتری نسبت به خرید مشتریان شما کاهش پیدا کند، سودآوری شما افزایش پیدا خواهد کرد.
دقت داشته باشید که هزینه جذب مشتری می تواند برای هر بیزینسی متفاوت باشد. هزینه ای که یک اتوگالری برای فروش ماشین هایش انجام می دهد، قطعا متفاوت با هزینه ای است که یک تعمیرگاه خودرو انجام می دهد. در نهایت باید بدانید که افزایش جذب مشتری برای رونق کسب و کار شما الزامی است و باید برای این هدف، هزینه ای مشخص خرج کنید.
هزینه جذب مشتری چه اهمیتی دارد؟
هزینه جذب مشتری یک شاخص کاربردی است که به شما کمک میکند نتایج حاصل از فعالیتهای بخش بازاریابی را بررسی کنید.
به علاوه با استفاده از هزینه جذب مشتری میتوانید تشخیص دهید که هزینهای که برای جذب مشتری میکنید تا چه حد کارآمد و مؤثر است و از این طریق راهکارهای مؤثرتری برای جذب و حفظ مشتریان خود طراحی کنید. به طور کلی هر چه قدر هزینه جذب مشتری پایینتر باشد، به این معنی است که شما در بخش بازاریابی هوشمندانهتر عمل میکنید.
به یاد داشته باشید که تکنولوژیها، نیروی انسانی و محصول نهایی شما هر چه قدر هم که باکیفیت باشند، بدون جذب مؤثر و کافی مشتری ارزشی ندارند. به همین دلیل نیز شاخص هزینه جذب مشتری طراحی شده است تا به شما کمک کند با صرف کمترین هزینه، بیشترین مشتری را جذب کنید و کسب و کار و سوددهی خود را افزایش دهید.
هزینه جذب مشتری شامل کدام هزینهها میشود؟
در هزینه جذب مشتری تمام هزینههای مربوط به فروش مانند هزینههای برنامهریزی، باشگاه مشتریان، بازاریابی، پورسانتهای فروش و هزینههای مربوط به طراحی روشهای جدید برای جذب مشتری در نظر گرفته میشود.
لازم است به این نکته توجه کنید که کسب و کارهای مختلف با استفاده از روشهای مختلفی مشتری جذب میکنند. برای مثال ممکن است یک فروشگاه لباس روی محصولات خود یک تخفیف ۵۰ درصدی ارائه کند. در بسیاری از موارد نیز ممکن است راههای جذب مشتری با تبلیغات بیشتر صورت بگیرد؛ برای مثال بنرهای تبلیغاتی، تبلیغات تلویزیونی و…. از راههای مؤثر در تبلیغات هستند.
مطلب پیشنهادی: چگونه فروش را بالا ببریم؟
مزایای هزینه جذب مشتری چیست؟
هزینه جذب مشتری یک شاخص برای بررسی عملکرد کسب و کار در جذب مشتریان جدید و ایجاد سود خالص است. این شاخص دارای مزایای زیادی است. برخی از مهمترین مزیتهایی که هزینه جذب مشتری دارد شامل موارد زیر است:
کمی بودن
یکی از مزیتهای اصلی شاخص جذب مشتری این است که این شاخص، کمی است. در واقع با محاسبه هزینه جذب، مشتری شما با یک عدد رو به رو هستید و این به شما این امکان را میدهد که به طور دقیق فرآیند هزینهها و جذب مشتری مرتبط با آنها را بررسی کنید.
مدیریت مؤثر
با استفاده از شاخص هزینه جذب مشتری میتوانید فرآیندهای بازاریابی و جذب مشتری خود را به طور دقیق بررسی کنید و بودجه و منابع مالی خود را به طور مؤثرتری مدیریت کنید.
پیشبینی هزینههای بعدی جذب مشتری
با داشتن شاخص هزینه جذب مشتری ودر نظر گرفتن برخی از متغیرهای دیگر میتوانید هزینههای جذب مشتری جدید را بررسی کنید و آنها را تخمین بزنید.
سوددهی بیشتر
شاخص هزینه جذب مشتری میتواند با ارائه یک مقیاس درست و جامعه آماری درست به شما کمک کند تا شناسایی کنید که در کدام بخش باید سرمایهگذاری بیشتری کنید تا مشتریهای بیشتری جذب کنید و سود خالص بیشتری به دست بیاورید.
هزینه جذب مشتری چگونه محاسبه میشود؟
برای تعیین هزینه جذب مشتری در اولین قدم باید بازه زمانی مورد نظر را تعیین کنید. این بازه میتواند سالانه، ماهانه، فصلی و.. باشد.
در مرحله بعدی باید تمام هزینههایی که برای جذب مشتری کردهاید را محاسبه کنید. سپس کل هزینهها را بر تعداد مشتریهای جذب شده در آن بازه زمانی تقسیم کنید. عدد به دست آمده نشان دهنده هزینه جذب مشتری در بازه مورد نظر است. به عبارت دیگر برای محاسبه هزینه جذب مشتری باید مجموع هزینههای بازاریابی و فروش را با یکدیگر جمع کرده و بر تعداد مشتریان تقسیم کنید. شما می توانید با استراتژی بازاریابی مناسب، هزینه جذب خودتان را هم کاهش دهید.
چه عواملی در هزینه جذب مشتری تأثیرگذار است؟
عوامل مختلفی بر هزینه جذب مشتری تأثیر گذاراند، این عوامل می تواند برای هر کسب و کاری متفاوت باشد. با این حال برخی از مهمترین این عوامل شامل موارد زیر هستند.
هزینه تبلیغات
تمام هزینههایی که برای تبلیغات انجام میدهید، در این قسمت محاسبه میشود. تبلیغات میتواند به شکلهای مختلفی انجام شود. تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات اینترنتی، بیلبوردها و… نمونههایی از تبلیغات مؤثر به حساب میآیند. یکی از راههای مؤثر برای ارزیابی هزینه جذب مشتری این است که دادههای منابع تبلیغاتی خود را در جایی ثبت کنید تا بتوانید به طور دقیق بررسی کنید که هر قسمت از هزینههایی که کردهاید چه قدر در جذب مشتری برای شما تأثیرگذار بوده است.
حقوق کارمندان
افزایش حقوق میتواند باعث شود کارمندان برای کسب و کار شما با علاقه بیشتری تلاش کنند و ارزش افزوده ایجاد کنند. در مواردی که لازم است حقوقها را کاهش دهید بهتر است در اولین قدم سعی کنید از راهکارهای جایگزین استفاده کنید.
هزینه تولید محتوا
یکی از اصلیترین بخشهای هزینه جذب مشتری، هزینه تولید محتوا است. تمام هزینههایی که برای تولید محتوا پرداخت میکنید را باید در این بخش محاسبه کنید. برای مثال هزینههایی که برای تولید ویدیوها و…. پرداخت میکنید را باید در این قسمت محاسبه کنید.
هزینههای فنی
هزینههای فنی در واقع به هزینههایی گفته میشود که تیمهای فروش و بازاریابی برای انجام فعالیتهای خود به صورت کارآمدتر به آنها نیاز دارند.
هزینههای انتشار
هزینههای انتشار در واقع به هزینههایی گفته میشود که برای در دسترس عموم قرار دادن تبلیغات خود صرف میکنید. این هزینهها میتواند در اثر انتشار تبلیغات در تلویزیون، شبکههای اجتماعی و… ایجاد شود.
هزینههای تولید محتوا
شما برای تولید محتوا از هر نوعی به تجهیزات و ابزار خاصی احتیاج دارید. به هزینههایی که برای تهیه این ابزار و تجهیزات صرف میکنید هزینههای تولید گفته میشود. برای مثال اگر شما قصد تهیه محتواهای ویدیویی را داشته باشید، به تجهیزاتی مانند دوربین، سه پایه، لوازم نور پردازی و… احتیاج دارید.
هزینههای نگهداری
در بسیاری از موارد شما نیاز دارید که برای کسب رضایت مشتریان خود محصولات خود را بروز نگه دارید و برخی از خدمات پس از فروش را ارائه دهید. این هزینهها تحت عنوان هزینههای نگهداری شناخته میشوند. برای مثال یک شرکت تولیدکننده نرمافزار را در نظر بگیرید. لازم است این شرکت نرمافزارهای خود را در بازههای زمانی مشخصی آپدیت کند. هزینه این کار در بخش هزینههای نگهداری محاسبه میشود.
هزینههای کالا و خدمات
در بسیاری از مواقع هزینه جذب مشتری بسیار بالا است. در چنین مواردی میتوان از افزایش متوسط قیمت و ارزش کالاها و محصولات برای جبران بخشی از این هزینه استفاده کرد.
روشهای بازاریابی و فروش
یکی از اقدامات مؤثر برای مدیریت هزینه جذب مشتری بررسی روشهای جذب مشتری و بازخورد حاصل از آنها است. در بسیاری از موارد ممکن است یک روش جذب مشتری به نسبت هزینهای که صرف آن میشود، مشتری کافی جذب نکند و باعث افزایش سود دهی خالص نشود. در چنین مواردی لازم است با مشورت با تیم بازاریابی و فروش استراتژیهای خود را تغییر دهیم و سود کلی را افزایش دهیم.
ترافیک سایت
بسیاری از کسب و کارها دارای یک سایت اینترنتی برای ارائه خدمات و محصولات خود هستند. افزایش ورودی گوگل میتواند به طور قابل توجهی باعث افزایش بازدیدها شود و حجم زیادی از مشتریان جدید را برای شما به ارمغان بیاورد. بهبود عملکرد سایت شما که میتواند در قالب فرآیندهای مختلفی از جمله تولید محتواهای بهتر و تمرکز بر سئو انجام شود این توانایی را دارد که مشتریان بیشتر و بیشتری را برای شما به ارمغان بیاورد.
مطلب پیشنهادی: دیجیتال مارکتینگ چیست؟
چگونه هزینه جذب مشتری را بررسی کنیم؟
هرچه کسب و کار شما بزرگتر باشد هزینه جذب مشتری باید دقیقتر بررسی شود. برخی از راههایی که برای تجزیه و تحلیل هزینه جذب مشتری میتوانید از آنها استفاده کنید شامل موارد زیر هستند.
- CAC اولیه: این در واقع نشان دهنده هزینهای است که برای جذب مشتریان جدید باید پرداخت کنید.
- CAC تجدید شده: این هزینه در واقع هزینهای است که برای تجدید خرید یک مشتری باید در نظر بگیرید.
- CAC دوباره فعال شده: این نوع از هزینه جذب مشتری در واقع به هزینهای اشاره دارد که برای جذب مشتری که ریزش داشته است در نظر گرفته میشود.
- CAC بازار: این نوع هزینه جذب مشتری در واقع هزینهای است که برای جذب مشتری در یک منطقه، شهر یا کشور خاص انجام میشود.
- CAC مشتری: این نوع هزینه جذب مشتری در واقع به یک گروه خاص از مشتریان محدود میشود. برای مثال هزینهای که برای جذب مشتریان با یک جنسیت یا رده سنی خاص صرف میشود.
- CAC محصول: این نوع هزینه جذب مشتری نیز نشان دهنده هزینهای است که برای یک محصول خاص صرف میشود.
چه مقدار هزینه جذب مشتری معقول است؟
به طور معمول و نرمال توصیه میشود که کسب و کارها حدود ۷ تا ۸ درصد از درآمد کلی خود را صرف جذب مشتری کنند. با این حال بسیاری از کسب و کارها بیش از ۲۰ درصد از درآمد کلی خود را صرف جذب مشتری میکنند. جالب است بدانید که برخی از عوامل مانند رقابتهای شدید بین کسب و کارها، نوسانات هزینهها و… میتوانند به طور مستقیمی بر هزینههای مربوط به جذب مشتری تأثیرگذاراند.
یکی دیگر از مواردی که به طور مستقیمی بر هزینه جذب مشتری مؤثر است حفظ ارزش طول عمر مشتری است. این در واقع به این معنی است که مشتری که شما جذب میکنید برای چه زمانی مشتری شما باقی میماند. هرچه این نرخ بالاتر باشد به این معنی است که فرآیند جذب مشتری شما به صورت بهینه ترو به صرفهتر در حال انجام شدن است.
چگونه میتوان هزینههای جذب مشتری را کاهش داد؟
بدیهی است که هر چه با صرف منابع مالی کمتر بتوانید مشتریان بیشتری جذب کنید، سود خالص شما افزایش پیدا خواهد کرد.
روشهای زیادی برای این کار وجود دارند که برخی از آنها را در ادامه برای شما بررسی کردهایم.
هدفگیری درست
شما باید به طور دقیق شناسایی کنید که مخاطبان و مشتریان شما چه نیازها و علایقی دارند. این به شما کمک میکند تا مطابق با این موارد محصولات خود را عرضه کنید و در نهایت باعث کاهش هزینههای جذب مشتری میشود. برای این کار میتوانید مشتریان خود را با توجه به ویژگیهایشان به چندین دسته مختلف تقسیم کنید که اعضای هر دسته ویژگیهای مشابهی داشته باشند. دستهبندیهای استاندارد را میتوان بر اساس موارد زیر انجام دهید.
ویژگیهای جمعیت شناختی
این ویژگیها افراد را بر اساس ویژگیهایی مانند سن، سطح تحصیلات، شغل و سطح درآمد تقسیمبندی میکند. تمامی این ویژگیها بر روی جذب مشتری تاثیر گذار است.
ویژگیهای روان شناختی
این ویژگیها شامل مواردی مانند اعتقادات و سبک زندگی افراد هستند. اگر قرار است یک تبلیغات انجام دهید که در نهایت باعث جذب مشتری شود، شما نیاز دارید ویژگی های فرهنگی و روان شناختی جامعه را نیز در نظر بگیرید.
ویژگیهای جغرافیایی
این ویژگیها شامل شهر، منطقه و موقعیت مکانی مشتریان است. به طور کلی هدفگیری درست به این معنی است که جمعیت مورد نظر خود را انتخاب کنید و آنها را در نظر بگیرید، زیرا بودجه و منابع مالی شما محدود است و نمیتوانید تمام گروهها را هدف قرار دهید.
استفاده از سئو
اگر شما نیز برای کسب و کار خود سایت اینترنتی دارید سئو سایت یکی از مواردی است که نباید از آن غافل شوید. سئو در واقع فرآیندی است که در طی آن سایت شما وارد نتایج اولیه در موتور جست و جوی گوگل میشود. این مسأله باعث افزایش بازدید سایت شما و جذب مشتری میشود.
هدفگیری مجدد مخاطبان
یکی دیگر از کارهایی که میتوانید برای کاهش هزینهها و جذب مشتری مؤثر انجام دهید، هدفگیری مجدد مخاطبان قبلی است. به طور کلی جذب مشتری جدید، نسبت به احیای مشتریهای قبلی و تلاش برای حفظ آنها به هزینه بسیار بیشتری احتیاج دارد. در واقع این به این دلیل است که این دسته از مشتریان قبلاً علاقه خود به کسب و کار شما را نشان دادهاند؛ برای مثال وارد سایت شما شدهاند. به همین دلیل نیز احیای این مشتریها و متقاعد کردن آنها برای خرید بسیار راحتتر از زمانی است که مشتری برای بار اول با کسب و کار شما رو به رو میشود.
مطلب پیشنهادی: شاخص رضایت مشتری چیست؟
بهینهسازی قیف با CRO
قیف بازاریابی در واقع یک مدل است که به شما کمک میکند رفتارهای مشتری را از مرحله اولیه روبهرویی با کسبوکار شما تا مراحل انتهایی خرید بررسی کنید. این راه میتواند به شما کمک کند موانعی را که بر سر راه مشتریان در پروسه خرید وجود دارد را شناسایی کنید و آنها را از میان بردارید. یک راه مؤثر استفاده از دادههای پلتفرمها، ابزارهای تحلیلی و آماری مانند گوگل آنالیتیکس است. در واقع این ابزارها به شما اجازه میدهند که رفتارهای مشتریان را در بخشهای مختلف وب سایتتان بررسی کنید و دلایل تبدیل نشدن مشتریان به مخاطبان دائمی را تشخیص دهید و آنها را بررسی کنید.
افزایش میانگین ارزش سفارش AOV
افزایش میانگین ارزش سفارش یا AOV یکی از بهترین راهها برای کاهش هزینه جذب مشتری است. این شاخص در واقع با تقسیم کل فروش بر تعداد سفارشات به دست میآید و یک شاخص مهم برای ارزیابی فروش و سود یک کسب و کار است. برای درک بهتر این شاخص فرض کنید فروش شما در یک ماه ۵۰ میلیون تومان بوده است و تعداد کل سفارشها برابر با ۱۰ عدد است. در این شرایط میانگین ارزش سفارش در سایت شما برابر با ۵ میلیون تومان است.
در صورتی که یک مشتری در طی هر ماه بیش از ۵ میلیون تومان از شما خرید کند، آن مشتری یک مشتری وفادار و سودآور برای کسب و کار شما محسوب میشود. افزایش میانگین ارزش سفارش در واقع باعث میشود شما روی مشتریهای فعلی کار کنید و از این طریق موجب کاهش هزینههای جذب مشتری میگردد. روشهای مختلفی برای افزایش ارزش میانگین وجود دارند که برخی از مؤثرترین آنها شامل موارد زیر هستند.
بیش فروشی (Up-sell)
در طی این روش شما سعی میکنید ارزش سفارش مشتری را با توصیههای کاربردی افزایش دهید. برای مثال میتوانید محصولاتی که تفاوت قیمتی کمی با محصول انتخابی مشتری دارند را به او معرفی کنید و او را ترغیب به خریدن محصول گرانتر کنید.
فروش مکمل (Cross-Sell)
در این روش محصولات مکمل که قیمت کمتری از محصول انتخابی مشتری دارند و به نظر میآید برای او جذاب و کاربردی هستند معرفی میشوند. در این روش میتوانید قسمتی با عنوان محصولات مرتبط قرار دهید تا مشتری به خرید محصولات مکمل نیز تشویق شود.
باندل تخفیف دار
در طی این روش شما مجموعههای متفاوتی از اجناس مختلف را طراحی میکنید و برای آنها تخفیف در نظر میگیرید. این محصولات باید به هم مرتبط باشند تا این پکیجها کاربردی به حساب بیایند و مشتری برای خرید آنها تشویق شود.
استفاده از اتوماسیون بازاریابی
اتوماسیون بازاریابی در واقع بازاریابی را به شکل اتوماتیک انجام میدهند. این اتوماسیونها برای شما صرف وقت و هزینه کمتر همراه با راندمان بالاتر را به ارمغان میآورند. همچنین با کاهش نیاز به نیروی انسانی و کاهش هزینههای مربوط به آن، باعث کاهش هزینه جذب مشتری میشوند. یکی از عملکردهای جالب این پلتفرمها این است که رفتارهای کاربران را در فضای وب تحلیل میکنند و با استفاده از آمارهایی که به شما ارائه میکنند میتوانید روشهای شخصیسازی شده را برای جذب مشتریان طراحی کنید.
بهینهسازی محصول
بهینهسازی محصول به معنای ارائه محصولی است که کیفیت بالا و قیمت مقرون به صرفهای دارد. بدیهی است که هر چه محصول خود را بهتر بهینهسازی کنید، جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان قبلی برای شما آسانتر خواهد بود. اولین قدم در بهینهسازی محصول استفاده از نظرسنجی است. به یاد داشته باشید که مشتریان فعلی شما بهتر از هر کسی میتوانند به شما کمک کنند تا نقاط قوت و ضعف محصولات خود را شناسایی کنید. تلاش برای از بین بردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت محصولاتتان میتواند کسب و کار شما را به طور خود به خودی معروف و محبوب کند و باعث کاهش هزینههای جذب مشتری شود.
همکاری در فروش
در این روش شما از سایتها و کسب و کارهای پربازدید و معروف برای دیده شده بیشتر کسب و کار خودتان استفاده میکنید و در مقابل درصدی از سود خود را به آنها تعلق میدهید. نکته جالب در این مورد این است که شما فقط زمانی پورسانت پرداخت میکنید که مشتری از ظریق این واسطهها از شما خرید کرده باشد. یک روش دیگر تبلیغات دو طرفه است. در این روش شما کسب و کار طرف مقابل را تبلیغ میکنید و او کسب و کار شما را در مقابل تبلیغ می کند. همکاری در فروش با کاهش هزینههای بازاریابی و تبلیغات میتواند هزینههای جذب مشتری را کاهش دهد.
بازاریابی ارجاعی
در این روش شما با استفاده از روشهای مختلف مشتری خود را ترغیب میکنید در مورد محصولات شما با دوستان، خانواده و… صحبت کند و مشتریهای جدیدی برای شما مهیا کند. بهترین روش برای انجام بازاریابی ارجاعی در نظر گرفتن موارد تشویقی برای مشتری است. برای مثال میتوانید به مشتری که شخص دیگری را برای خرید از شما دعوت کرده است، بن تخفیف یا امتیازات ویژه دیگری اعطا کنید.
به علاوه در نظر گرفتن این موارد برای هر دوطرف دعوتکننده و دعوت شونده نیز میتواند بسیار مؤثر باشد. مزیت این روش دراین حقیقت نهفته است که زمانی که یک مشتری از محصولات شما راضی باشد و آنها را تبلیغ کند به نسبت زمانی که تبلیغات را از راههای دیگر انجام میدهید، بازدهی بسیار بیشتری دریافت میکنید و این مسأله میتواند منجر به کاهش هزینههای جذب مشتری شود.
چرا کاهش هزینه جذب مشتری اهمیت دارد؟
بدیهی است که در هر کسب و کاری هرچه بتوانید جذب مشتری را با هزینه کمتر و بازدهی بیشتر انجام دهید، سود خالص شما بیشتر خواهد بود و کسب و کار شما رونق بیشتری خواهد گرفت. شاخص هزینه جذب مشتری به شما کمک میکند بهترین راهها برای جذب مشتری را تشخیص دهید. به علاوه با استفاده از این شاخص میتوانید هزینههایتان را کنترل کنید و با محاسبه میزان رشد و سودآوری روشهای جذب مشتریتان کسب و کار خود را بهبود ببخشید.
مطلب پیشنهادی: آموزش برخورد با مشتری
نتیجهگیری
یکی از معیارهای مهمی که کسب و کارها از آن برای تعیین سود و زیان و موفقیت خود استفاده میکنند، شاخص هزینه جذب مشتری است. محاسبه و تلاش برای بهینهسازی این شاخص به شما کمک میکند کسب و کار خود را بهبود ببخشید و سود خالص خود را افزایش دهید. روشهای زیادی برای بهینهسازی و کاهش هزینه جذب مشتری وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید که مهمترین آنها را در بالا برایتان توضیح دادیم.
دیدگاه شما